اصطلاح “محیط و محیط زیست ” به طور گسترده ای استفاده می شود و دارای طیف گسترده ای از تعاریف، معانی و تفاسیر است. اصطلاح “محیط” به چه معناست؟
در استفاده عمومی، برای برخی از افراد، اصطلاح “محیط” به معنای ساده، “طبیعت” است و به عبارت دیگر، چشم انداز طبیعی همراه با همه ویژگی ها، ویژگی ها و فرآیندهای غیر انسانی آن.
از نظر این افراد، محیط اغلب با مفاهیم بیابان و مناظر بکر که تحت تأثیر فعالیتهای انسانی قرار نگرفته است یا حداقل تحت تأثیر نا محسوس هستند ارتباط دارد. با این حال، برای سایر افراد، اصطلاح “محیط” تا حدودی عناصر انسانی را شامل می شود. بسیاری از مردم مناظر کشاورزی و دامداری را بخشی از محیط زیست می دانند، در حالی بعضی همه عناصر سطح زمین از جمله مناطق شهری را محیط زیست می دانند. بنابراین، در استفاده عمومی، مفهوم “محیط” با تصاویر متنوع همراه است و با مفروضات و اعتقادات مختلفی که اغلب ناگفته هستند، پیوند خورده است. با این حال، همه این کاربرد ها یک فرض اساسی دارند: اینکه “محیط” در نوعی ارتباط با انسان وجود دارد. از این رو، محیط، به طرق مختلف، “پس زمینه” روایت آشکار تاریخ بشر، زیستگاهها و منابع مورد استفاده انسانها، “سرزمین داخلی” که اطراف سکونتگاههای بشر را احاطه کرده است، یا “بیابانی” است که هنوز انسانها آن را اهلی یا تحت سلطه خود قرار نداده اند.
به معنای واقعی کلمه، “محیط” صرفاً به معنی “محیط اطراف” است. بنابراین محیط یک فرد، شی، عنصر یا سیستم شامل همه موجودات دیگری است که با آن احاطه شده است. با این حال، در واقعیت، افراد، اشیاء، عناصر و سیستم ها به ندرت به صورت جداگانه وجود دارند. در عوض، آنها تمایل دارند تا حد زیادی با موجودات اطراف خود تعامل داشته باشند. بنابراین، ایده پردازی از “محیط” بدون درج مفهوم رابطه در این مفهوم چندان مفید نیست. افراد، اشیاء، عناصر و سیستم ها بر محیط اطراف خود تأثیر می گذارند و به نوبه خود تحت تأثیر آنها قرار می گیرند. در واقع، شبکه های روابطی که بین موجودات مختلف وجود دارد، در برخی موارد ممکن است گسترده و بسیار پیچیده باشد. بنابراین “محیط” ممکن است به عنوان “فضا” یا “زمینه” در نظر گرفته شود که در آن شبکه های روابط، ارتباطات متقابل و تعاملات بین موجودات رخ می دهد.
برای کسانی که علم اکولوژی را مطالعه کرده اند، چنین مفهومی برای آنها آشنا خواهد بود، زیرا بوم شناسان به هر دو عنصر بیوتیک (زنده) و غیر زنده (غیر زنده) سیستم های محیطی و به ویژه تعاملات آن اجزا توجه دارند. در واقع، اصطلاح “محیط” اغلب به جای واژه زیست محیطی “اکوسیستم” استفاده می شود، که ممکن است به عنوان جامعه ای از موجودات متقابل همراه با محیط فیزیکی آنها تعریف شود. مفهوم روابط متقابل یکی از موضوعات اصلی در علم و مدیریت زیست محیطی است، زیرا بسیاری از مسائل زیست محیطی به این دلیل رخ داده است که یک سیستم محیطی به طور تصادفی یا عمدی در نتیجه تغییر در سیستم دیگر دچار اختلال یا تخریب شده است.
رویکرد تحلیل سیستم ها با تمرکز بر تعاملات و روابط متقابل بین بخشهای مختلف محیط، از زبانی استفاده می کنیم که مشخصه رویکرد تجزیه و تحلیل سیستمها است و از آن برای درک علم و مدیریت محیط استفاده می کنیم. در واقع، بسیاری از دانشمندان محیط زیست در حال حاضر تمایل دارند که بر اساس کل “سیستم زمین” و اجزاء، زیر سیستم ها و فرآیندهای آن فکر کنند. اصطلاح “سیستم زمین” از برخی موارد مفیدتر از “محیط زیست” است، نه تنها به این دلیل که این واقعیت را برجسته می کند که جهان طبیعت یک موجود پویا و پیچیده با قوانین و فرآیندهای خاص خود است، نه اینکه فقط یک سیستم باشد. فضای غیرفعال که توسط انسانها مسکونی، بهره برداری شده و اهمیت داده می شود. علاوه بر این، دانشمندان به طور فزاینده ای اذعان کرده اند که مطالعه علوم و مدیریت محیط زیست به طور ایده آل باید ماهیتی بین رشته ای داشته باشد، به طوری که بینش های بسیاری از رشته های دانشگاهی و تخصص های علمی برای اطلاع از مطالعه مسائل زیست محیطی در دسترس است. این امر به ویژه در مورد درک مسائل پیچیده زیست محیطی جهانی، مانند تغییرات آب و هوایی، که بر همه قسمتهای سیستم زمین تأثیر می گذارد و نیاز به تخصص خارج از محدوده هر رشته دانشگاهی دارد، بسیار مهم است.
یک ملاحظه دیگر این است که مطالعه علوم و مدیریت محیط زیست در نهایت بر مقیاس سیاره ای متمرکز شده است زیرا سیستم زمین یک کل یکپارچه را با بسیاری از فرآیندهایی که در سطح جهان کار می کنند تشکیل می دهد. این بدان معنا نیست که مطالعه مسائل زیست محیطی در مقیاس های دیگر بی اهمیت است. در واقع، مدیریت مسائل زیست محیطی محلی مانند آلودگی رودخانه ها برای جوامع انسانی، معیشت و رفاه، و همچنین برای سلامت و یکپارچگی اکوسیستم ها بسیار مهم است. با این وجود، مطالعه و مدیریت مسائل زیست محیطی محلی و منطقه ای در یک زمینه جامع، یکپارچه و جهانی است. و در حالی که مطالعه سیستم زمین ممکن است به منظور سهولت، به دسته هایی مانند “ژئوسفر”، “جو”، “هیدروسفر” و “زیست کره” و همچنین به دسته های کوچکتر تقسیم شود.
یکی از بزرگترین آفت های عصر ما آلودگی هوا است، نه تنها به دلیل تأثیر آن بر تغییرات آب و هوایی بلکه تأثیر آن بر سلامت عمومی و فردی به دلیل افزایش عوارض و مرگ و میر. آلاینده های زیادی وجود دارند که عوامل اصلی ایجاد بیماری در انسان هستند. در میان آنها، ذرات معلق، ذرات با قطر متغیر اما بسیار کوچک، از طریق تنفس به سیستم تنفسی نفوذ کرده و باعث بیماریهای تنفسی و قلبی عروقی، اختلالات سیستم عصبی تولید مثل و مرکزی و سرطان می شوند.
علیرغم این واقعیت که ازن در استراتوسفر نقش محافظتی در برابر تابش اشعه ماوراء بنفش دارد، هنگامی که در غلظت زیاد در سطح زمین باشد، مضر است و بر سیستم تنفسی و قلبی عروقی نیز تأثیر می گذارد. علاوه بر این، اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد، ترکیبات آلی فرار، دیوکسین ها و هیدروکربن های معطر چند حلقه ای همه آلاینده های هوا هستند که برای انسان مضر هستند. مونوکسید کربن حتی می تواند مسمومیت مستقیم را هنگام تنفس در سطوح بالا ایجاد کند. فلزات سنگین مانند سرب، وقتی در بدن انسان جذب شوند، بسته به قرار گرفتن در معرض، می توانند منجر به مسمومیت مستقیم یا مسمومیت مزمن شوند. بیماریهای ناشی از مواد فوق شامل مشکلات تنفسی عمدتاً مانند بیماری مزمن انسدادی ریه ،آسم، برونشیولیت و همچنین سرطان ریه، حوادث قلبی عروقی، اختلالات سیستم عصبی مرکزی و بیماریهای پوستی است. نکته آخر اینکه تغییرات آب و هوایی ناشی از آلودگی محیط زیست بر توزیع جغرافیایی بسیاری از بیماری های عفونی و بلایای طبیعی تأثیر می گذارد. تنها راه مقابله با این مشکل آگاهی عمومی همراه با رویکرد چند رشته ای متخصصان علمی است. سازمانهای ملی و بین المللی باید به ظهور این تهدید رسیدگی کرده و راه حلهای پایدار را پیشنهاد دهند.
آلودگی هوا در جهان
تعاملات بین انسانها و محیط فیزیکی آنها به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است، زیرا فعالیتهای متعدد انسان بر محیط تأثیر می گذارد. محیط زیست جفتی از بیوتیک (موجودات زنده و میکروارگانیسم ها) و غیر زنده (هیدروسفر، لیتوسفر و جو) است. آلودگی به عنوان وارد کردن مواد مضر به انسان و سایر موجودات زنده به محیط تعریف می شود. آلاینده ها جامدات مایع، مایعات یا گازهایی هستند که در غلظت های بالاتر از حد معمول تولید می شوند و کیفیت محیط را کاهش می دهند.
فعالیتهای انسانی با آلوده کردن آب آشامیدنی، هوایی که تنفس می کنیم و خاکی که گیاهان در آن رشد می کنند، تأثیر منفی بر محیط می گذارد. اگرچه انقلاب صنعتی از نظر فناوری، جامعه و ارائه خدمات متعدد یک موفقیت بزرگ بود، اما تولید مقادیر زیادی آلاینده های ساطع شده در هوا را که برای سلامتی انسان مضر است نیز معرفی کرد. بدون تردید، آلودگی محیط زیست جهانی یک موضوع بین المللی بهداشت عمومی با جنبه های متعدد تلقی می شود. نگرانی های اجتماعی، اقتصادی و قانونی و عادات شیوه زندگی به این مشکل عمده مربوط می شود. واضح است که شهرنشینی و صنعتی شدن در عصر ما به ابعاد بی سابقه و ناراحت کننده ای در سراسر جهان می رسد. آلودگی هوای انسانی یکی از بزرگترین خطرات بهداشت عمومی در سراسر جهان است، زیرا سالانه حدود 9 میلیون مرگ را به دنبال دارد .
بدون تردید، همه موارد ذکر شده با تغییرات آب و هوایی ارتباط تنگاتنگی دارد و در صورت بروز خطر، عواقب آن می تواند برای بشر شدید باشد. تغییرات آب و هوایی و اثرات گرمایش جهانی سیارات به طور جدی بر اکوسیستم های متعدد تأثیر می گذارد و مشکلاتی مانند مسائل مربوط به ایمنی غذا، ذوب یخ و کوه یخ، انقراض حیوانات و آسیب به گیاهان را ایجاد می کند .آلودگی هوا اثرات مختلفی بر سلامتی دارد. سلامت افراد مستعد و حساس می تواند حتی در روزهای کم آلودگی هوا نیز تحت تأثیر قرار گیرد. قرار گرفتن کوتاه مدت در معرض آلاینده های هوا با بیماری مزمن انسدادی ریه، سرفه، تنگی نفس، خس سینه، آسم، بیماری های تنفسی و میزان بالای بستری شدن در بیمارستان در ارتباط است.
اثرات طولانی مدت مرتبط با آلودگی هوا آسم مزمن، نارسایی ریوی، بیماریهای قلبی عروقی و مرگ و میر قلبی است. بر اساس یک مطالعه گروهی سوئدی، به نظر می رسد دیابت پس از قرار گرفتن طولانی مدت در معرض آلودگی هوا ایجاد می شود. علاوه بر این، به نظر می رسد آلودگی هوا دارای آثار مختلف بدخیمی بر سلامتی در زندگی اولیه انسان است، مانند اختلالات تنفسی، قلبی عروقی، روحی و روانی، که منجر به مرگ و میر نوزادان یا بیماری مزمن در سنین بزرگسالی می شود. گزارشات ملی از افزایش خطر ابتلا و مرگ و میر یاد کرده اند. این مطالعات در بسیاری از نقاط جهان انجام شده است و ارتباط بین محدوده روزانه غلظت ذرات معلق و مرگ و میر روزانه را نشان می دهد. تغییرات آب و هوایی و گرم شدن کره زمین می تواند وضعیت را تشدید کند. علاوه بر این، افزایش بستری (شاخص بیماری) در افراد مسن و مستعد به دلایل خاصی ثبت شده است. به نظر می رسد ذرات ریز و فوق ریز با بیماری های جدی تری مرتبط هستند، زیرا می توانند به عمیق ترین قسمت های مجاری تنفسی حمله کرده و به راحتی به جریان خون برسند.
مشکات زیر تهدیدهای جهانی بزرگی برای سیاره زمین به شمار می رود مشکلاتی که اگر جهان بخواهد به عنوان یک زیستگاه حمایتی برای انسان و سایر گونه ها باقی بماند، باید حل شوند.
اتمسفر تابش های طول موج مادون قرمز را جذب و دوباره منتشر می کند و منجر به هوای گرمتر، خاک و آبهای سطحی اقیانوس می شود، که خوب است: بدون آن زمین به صورت جامد منجمد می شود. متأسفانه در حال حاضر کربن زیادی در هوا وجود دارد. سوزاندن سوخت های فسیلی، جنگل زدایی برای کشاورزی و فعالیت های صنعتی باعث افزایش غلظت کربن دی اکسید می شود که این یک افزایش بی سابقه است.
اضافه بار کربن تنها یکی از انواع آلودگی هوا است که در اثر سوزاندن ذغال سنگ، نفت، گاز و چوب ایجاد می شود. جایگزینی سوخت های فسیلی با انرژی های تجدید پذیر. احیاء جنگل کاهش انتشار گازهای گلخانه ای از کشاورزی تغییر فرآیندهای صنعتی. اگرچه زیرساخت های انرژی تجدیدپذیر و پنل های خورشیدی، توربین های بادی، سیستم های ذخیره و توزیع انرژی در حال حاضر گسترده هستند و همیشه ارزان تر و کارآمدتر می شوند، کارشناسان می گویند ما آنها را به اندازه کافی سریع برای جلوگیری از اختلال فاجعه بار آب و هوا موانع سیاست گذاری و امور مالی باید برطرف شود.
جنگل های وحشی غنی از گونه ها در حال نابود شدن هستند، به ویژه در مناطق گرمسیری، اغلب برای ایجاد دامداری، مزارع سویا یا روغن نخل یا سایر تک کشت های کشاورزی و استفاده از کود بی رویه. امروزه حدود 30 درصد از مساحت کره زمین را جنگل ها پوشانده اند – این مقدار تقریبا نصف قبل از شروع کشاورزی در حدود یازده هزار سال پیش است. سالانه حدود هجده میلیون هکتار جنگل، بیشتر در مناطق گرمسیری از بین می رود. جنگل های گرمسیری حدود پانزده درصد از مساحت کره زمین را پوشش می دادند. آنها اکنون به شش یا هفت درصد کاهش یافته اند. بخش اعظم این باقیمانده با ورود به سیستم یا سوزاندن تخریب شده است. جنگل های طبیعی نه تنها به عنوان ذخایر تنوع زیستی عمل می کنند، بلکه غرق کننده های کربنی هستند و کربن را از جو و اقیانوس ها دور نگه می دارند.
در خشکی، حیوانات وحشی برای گوشت بوته ای، عاج یا محصولات “دارویی” در حال انقراض هستند. در دریا، قایق های ماهیگیری صنعتی بزرگ مجهز به تورهای ماهیگیری از طریق کف یا رودخانه، کل جمعیت ماهی را تمیز می کنند. از بین رفتن و تخریب زیستگاه ها نیز عوامل مهمی در موج انقراض هستند. فهرست سرخ گونه های در معرض خطر و تهدید IUCN همچنان در حال رشد است. گونه ها نه تنها ذاتاً شایسته وجود هستند، بلکه محصولات و “خدمات” ضروری برای بقای انسان را نیز ارائه می دهند. به زنبورها و قدرت گرده افشانی آنها فکر کنید که برای رشد غذا ضروری است.
چرای بی رویه، کاشت یکپارچه، فرسایش، فشردگی خاک، قرار گرفتن بیش از حد در معرض آلاینده ها، تبدیل کاربری و… بر اساس برآوردهای سازمان ملل، سالانه حدود دوازده میلیون هکتار زمین کشاورزی به طور جدی تخریب می شود.
طیف وسیعی از تکنیک های حفاظت و ترمیم خاک وجود دارد، از کشاورزی بدون کشاورزی تا تناوب محصول تا نگهداری آب از طریق تراس سازی. با توجه به اینکه امنیت غذایی به حفظ شرایط خوب خاک بستگی دارد، احتمالاً در بلند مدت بر این چالش مسلط هستیم. این که آیا این کار به شیوه ای برابر با همه مردم در سراسر جهان انجام می شود، یک پرسش باز است.
جمعیت بشر در سراسر جهان به سرعت در حال افزایش است. بشریت با یک میلیارد نفر وارد قرن بیستم شد. در حال حاضر، ما حدود هفت و نیم میلیارد نفر هستیم. برآوردها نشان می دهد که ما تا سال 2050 نزدیک به ده میلیارد نفر هستیم. رشد روزافزون جمعیت جهانی، همراه با افزایش ثروت، فشارهای بیشتری را بر منابع طبیعی اساسی مانند آب وارد می کند. بیشترین رشد در قاره آفریقا و در جنوب و شرق آسیا اتفاق می افتد. تجربه نشان داده است که وقتی زنان می توانند تولید مثل خود را کنترل کرده و به آموزش و خدمات اجتماعی اولیه دسترسی پیدا کنند، میانگین تعداد زایمان ها برای هر زن به سرعت کاهش می یابد. سیستم های کمک شبکه ای می توانند زنان را از فقر شدید بیرون آورند، حتی در کشورهایی که حاکمیت در سطح ایالت همچنان پلید است.
تغییر آب و هوا بزرگترین مشکل زیست محیطی است که بشریت در دهه آینده با آن روبرو خواهد شد ، اما تنها مشکل نیست. ما برخی از آنها را بررسی می کنیم از کمبود آب و از دست دادن تنوع زیستی گرفته تا مدیریت زباله و چالش های پیش رو را مورد بحث قرار می دهیم. دهه سوم قرن بیست و یکم آغاز شده است و چالش های زیست محیطی که در پیش داریم ، در دستور کار 2030 سازمان ملل برای توسعه پایدار ، بسیار است. این برنامه جهانی اقدام که در سال 2015 تصویب شد ، اقدامات خاصی را برای دستیابی به جهانی عادلانه تر ، مرفه تر و محترم تر از محیط زیست در ده سال ارائه می دهد. در این رابطه ، خود سازمان ملل هشدار می دهد که ما دیر کرده ایم و اکنون این سوال مطرح است که آیا هنوز برای نجات کره زمین وقت داریم؟
اقیانوس ها تبدیل به زباله دان های غول پیکر پلاستیک شده اند. علاوه بر این ، مشکلات زیست محیطی جدی دیگری نیز در ارتباط با اقیانوس ها وجود دارد مانند آسیب به اکوسیستم ها در اثر گرم شدن کره زمین ، تخلیه آلاینده ها ، فاضلاب و نشت سوخت. سازمان ملل متحد خواستار بهبود مدیریت مناطق حفاظت شده ، در اختیار قرار دادن منابع کافی و کاهش صید بی رویه ، آلودگی و اسیدی شدن اقیانوس ها ناشی از افزایش دمای زمین است.
در حالی که انرژی شصت درصد از انتشار گازهای گلخانه ای جهانی را تشکیل می دهد ، سازمان ملل متحد محاسبه می کند که سیزده درصد از جمعیت جهان فاقد دسترسی به برق هستند و سه میلیارد نفر برای پخت و پز به سوخت های فسیلی وابسته هستند. این وضعیت مستلزم انتقال انرژی به سمت یک مدل تمیزتر ، در دسترس تر و کارآمدتر بر اساس استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر برای ایجاد جوامع پایدارتر ، فراگیرتر و مقاوم تر در برابر مشکلات زیست محیطی مانند تغییرات آب و هوا است.
تولید شدید مواد غذایی با تخلیه خاک و آسیب به اکوسیستم های دریایی به محیط زیست آسیب می رساند. علاوه بر این ، استفاده بیش از حد از منابع طبیعی ایمنی غذا و دسترسی به آب آشامیدنی را در معرض خطر قرار داده است. سازمان ملل متحد تغییر مدل تولید غذا و عادات غذایی ما را ضروری می داند ، از جمله رژیم غذایی بیشتر گیاهی با ترکیبات محلی برای صرفه جویی در انرژی و کاهش انتشار کربن دی اکسید.
ما قبلاً هشت درصد از گونه های جانوری شناخته شده را از دست داده ایم و بیست و دو درصد به دلیل تخریب زیستگاه های طبیعی آنها ، شکار غیرقانونی و معرفی گونه های مهاجم در خطر انقراض هستند. سازمان ملل متحد خواستار اقدامات قاطع برای پایان دادن به این تهدیدها و حفاظت از میراث طبیعی ما ، از جمله جنگل های تهدید کننده ما است.
کمبود این منبع حیاتی برای بقای انسان ، حیوانات و گیاهان ، بیش از چهل درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار می دهد و طبق نظر مجمع جهانی اقتصاد ، کشاورزی بیش از هفتاد درصد آب مورد استفاده در خشک ترین کشورهای کره زمین را تشکیل می دهد. به استفاده مسئولانه از منابع هیدرولوژیکی باعث بهبود تولید غذا و انرژی و همچنین حفاظت از تنوع زیستی اکوسیستم های آبی ما و کمک به کاهش تغییرات آب و هوایی می شود.